مرگ سزار جمهوری را نجات نداد. آنتوان معاون سزار و اكتاویان(پسر خواندة سزار) با هم متحد شده و جمهوری طلبان را در جنگ فیلیپ مقهور ساختند.
بعد از آن آنتوان و اكتاویان، فاتحین مملكت، روم را بین خود تقسیم كردند. مغرب نصیب اكتاویان شد كه بخوبی از عهدة ادارة آن برآمد، مشرق به آنتوان رسید كه به خوبی نتوانست از عهدة ادارة آن برآید.
بالاخره میان آنتوان و اكتاویان برای نفوذ و غلبة مطلق كشمكش درگرفت، اكتاویان در جنگ آكتیوم1بر آنتوان غالب گشت و صاحب اختیار منحصر به فرد مملكت روم شد. فتح وی به عصر جنگهای داخلی و به دورة جمهوریت خاتمه داد.(ماله، 1362، ص 198)
اكتاویان به اشكال مختلف، در عین اینكه به دلیل نفرت و بیاعتمادی مردم روم نسبت به عناوینی چون دیكتاتور یا پادشاه، از این عناوین حذر میكرد، قدرت مطلق یك دیكتاتور را داشت. در عوض، او میخواست تصویر خیرخواهانة ناجی و محافظ مردم را داشتهباشد. در سال 27 ق.م، او به عنوان افتخاری امپراتور سزار اوگستوس، به معنای «حاكم و ظفرمند بزرگ» مفتخر شد. اما اكتاویان هرگز خود از عنوان امپراتور استفاده نكرد و اصطلاح شهروند درجة اول را ترجیح میداد. نام او هرچه بود در عمل اولین نفر از فهرست بلندبالای امپراتوران روم بود. با آغاز حكومت او، روم و ایالات آن امپراتوری روم نام گرفت.(ناردو، 1383،ص130)
در امپراتوری روم، دولتی پدید كه تا ابد در یادها خواهدماند و امروزه نیز ملتهای جهان آن را احساس میكنند. از دجله و فرات گرفته تا مرزهای اسكاتلند قلمرو دولت واحدی بود كه زیر حاكمیت مقتدر و كارآمد شد مردمانی متعلق به نژادهای گوناگون و با اعتقادات و سنتهای مختلف به سر میبردند. برتونها، لگها، اسپانیاییها، آلمانیها، آفریقاییها، مصریها، یونانیها، سوریان و عربها فقط چندتایی از آن نژادهای مختلف بودند.
سلطنت آگوست نشانة آغاز عهد عظمت روم است. برای 200سال امپراتوری گستردة روم از پاكسرومانا2(صلح روم) برخوردار ماند. در این دوران روم به منطقة مدیترانة صلح، قانون و حكومتی خوب را عرضه داشت. دنیای باستان هرگز قبل از آن برای چنین مدت طولانی از صلح و نظم برخوردار نماندهبود. روش دقیق و كارآمد مدیریت رومیها تا بدان حد تكامل یافت كه توانستند در ادارة امپراتوری عظیم خود، استعداد خود را در زمینة تشكیلات نمایان سازند.(پری، 1377، ص121)