فلسفه سیاسى در بحث از آزادى به تعیین مرز آزادى، حیطه دخالت حكومت و فلسفه این دخالت مىپردازد. حقوق كیفرى در بحث مرزهاى حقوق به بررسى معیارهاى جرم- انگارى و چگونگى دخالت دولت در جامعه مىپردازد تا محدوده دخالت حقوق كیفرى براى ساماندهى اجتماعى را مشخص نماید. نظریهپردازان سیاست جنایى نیز با ارائه مدلهاى سیاست جنایى در نظامهاى سیاسى مختلف هم چون لیبرال، اقتدارگرا و تمامیتخواه به نحوه و میزان دخالت دولت در مورد جرم و انحراف مىپردازند. یكى از موضوعاتى كه در ایدئولوژى لیبرال بسیار مورد توجه بوده است، محدود كردن دخالت قدرت عمومى(دولت) و تعریف حوزهاى از زندگى كه باید سامان آن فارغ از دخالت دولت، به افراد واگذار شود. این بحث تحت عنوان «حریم خصوصى» در نظم اجتماعى لیبرالیسم مورد توجه قرار گرفته است. از نظر تاریخى، مقصود كسانى چون جان لاك یا استوارت میل كه به طرح حریم خصوصى و عدم دخالت دولت در آن پرداختهاند، عمدتا متوجه عقیده مذهبى و بلكه مطلق عقاید بود. همچنان كه تساهل ابتدا نسبت به عقاید مذهبى و آزادى مذهب مطرح گردید و پس از آن به مطلق عقاید و سپس به قلمرو اعمال نیز سرایت كرد و حق خلوت در شكل عدم مداخله دولت در رفتارهاى خصوصى شخص مانند روابط جنسى یا اعمال مضر به سلامتى شخص همچون نوشیدن مشروبات الكلى اعمال گردید.